دستور ۹ ربیع الاوّل ۱۴۲۰ (۲/۴/۱۳۷۸)
حضرت
حاج دكتر نورعلي تابنده گنابادي مجذوب عليشاه
ارواحنا فداه
بسم الله الرّحمٰن الرّحیم
خدمت برادران مكرّم در ایران و خارج عرض سلام دارم و چون در این ایام بنا بر دعوت فقرای كانادا و وعدهای كه در سفر پاریس به خانوادة حضرت آقای محبوبعلیشاه قُدِّسَ سِرُّهُ داده بودم، عازم مسافرت به كانادا هستم بدین وسیله از همه خداحافظی ميكنم و التماس دعا دارم، امیدوارم توفیق زیارت مجدّد شما را هم داشته باشم و در غیبت من همواره اخبار مبنی بر سلامت و شادكامی اخوان به من برسد. طبق فرمایش حضرت صادق(ع) خطاب به شیعیان كه فرمودند: كوُنوُا لَنٰا زَیناً وَ لاٰ تَكوُنوُا لَنٰا شَین۱ امیدوارم همة ما بتوانیم این دستور حضرت را اجرا كنیم تا در روز بازخواست كه ارواح ما به زیارت آن بزرگواران نائل ميشود، شرمنده نباشیم. نكاتی را یادآوری ميشوم كه غالب این مطالب در گذشته به صورتهای مختلف چه در ضمن صحبت و چه ضمن كتب یا دستورالعملهای كتبی مكرّر بیان شده است ولی یادآوری آن مهم است زیرا: اِنَّ ٱلذِّكْری تَنْفَعُ ٱلْمُؤْمِنینَ۲.
۱. فقرا به مصداق:
متّحد جانهای شیران خداست جان گرگان و سگان از هم جداست
وجود واحدی هستند و از لحاظ ظاهر هم كَاَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ۳ خواهند بود بدین منظور و برای تقویت این روحیه، شركت در مجالس فقری بسیار مفید است، بنابراین از اخوان تقاضا ميشود، سعی كنند در مجالس حضور یابند و در نماز جماعت شركت كنند و فیض ببرند. ۲. احترام مشایخ، مجازین، پیش كسوتان از موجبات استحكام عقیدتی است و به مصداق ایات قرآن و سنّت پیامبر اكرم صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ، كسانی كه تقدّم ایمانی دارند عَلَی القاعده از این حیث نقطة مثبت و مزیتی خواهند داشت البته گاهی هم این طفل یك شبه ره صد سال ميرود كه در آن صورت هم باز باید به احترام سابقة درویشی، احترام قُدَما، مشایخ و مجازین را رعایت كنند.
۳. توجّه داشته باشید كه بزرگان و اقطاب، روحشان همیشه متوجّه ما هست و آنچه به یاد آنان از عمل خیر و حتّی دعا انجام دهیم، به حساب ميآورند و عنایت دارند لذا ما برای جلب محبّت و شفاعت آنان باید از هرگونه تجلیلی نسبت به آنان خودداری نكنیم. آنان همیشه زندهاند، زیرا: هرگز نمیرد آنكه دلش زنده شد به عشق. بنابراین در مجالس یادبود و تجلیل از رفتگان نیز مرتّباً شركت كنید و خوشبختانه این روحیة همكاری و وحدت در همه هست و موجب افتخار ماست. در مجالسی كه، بعد از تذكّر، اطعام ميشود مشاهده ميكنیم كه همه با طیب خاطر، خدمت ميكنند. البته باید توجّه داشته باشید كه این خدمتهای خالصانه نباید باعث بينظمی گردد و صحیح آنست كه طبق دستورات مدیر و ناظم این جلسات رفتار شود.
۴. دربارة نظم و انضباط مجالس فقری بارها گفته شده و خوشبختانه غالباً این مجالس با نظم و سكوت توأم است ولی یادآوری این مطلب مفید است كه جزئی صحبتی كه از سوی هر یك از فقرا بشود باعث حواس پرتی دیگران ميگردد و این گناه است، در خود مجالس هم آنان كه كتاب ميخوانند همانگونه كه قبلاً دستور داده شده باید از اشعار بزرگان سَلَف و مورد قبول همگان مانند سعدی، حافظ، مولوی، عطار و امثال اینها بخوانند زیرا مشاهده شده است كه بعضیها از روی جُنگی كه خودشان تهیه كرده و انتخاب نمودهاند و گویندة آن از عرفاء مشهور و مورد قبول همگان نیست، شعری ميخوانند كه صحیح نیست زیرا این انتخاب برحسب سلیقه، حال و مقام دارندة جُنگ است وممكن است آن حال با دیگران منطبق نباشد ولی اگر به صورت تفأل یا به صورت منظّم از آن كتب خوانده شود، مفید است. در انتخاب اشعار و طرز خواندن آن نیز باید دقّت كنیم مثلاً به هیچ وجه صحیح نیست از تصانیف متداول ولو تصانیف عرفانی باشد، استفاده شود. مجلس فقری جای تصنیف خوانی نیست گو اینكه معانی آنها و آهنگی كه دارد، خلاف شرع نباشد ولی چنانچه اشعار آهنگ دار، مورد نظر است از اشعار دیوان شمس انتخاب شود زیرا غزلیات دیوان شمس دارای همه گونه اوزان شعری ميباشد. به هر جهت اكیداً یادآوری ميشود كه نباید در مجالس فقری اشعار با آهنگهای تصنیفی خوانده شود.
۵. در مجالس فقری فقط كسانی كه اذن و اجازة صحبت دارند باید صحبت كنند و سایرین چنین حقّی ندارند بجهت اینكه هركسی، برداشت خود را كه متناسب با حال و مقام خود اوست بیان ميكند، در صورتی كه صحبت در مجالس درویشی باید به نحو عامّ باشد تا به همه سود رساند و منطبق با روحیة همگان باشد. از طرفی دعاهایی كه داده شده است و اوراد نماز و امثال آن سعی شود كه مرتّب خوانده شود و هیچ كس حق ندارد در این موارد به دیگری دستوری بدهد مگر كسانی كه اجازه دارند. اگر كسی به صِرف ادّعای اینكه شفاهاً از یكی از آقایان اقطاب اجازهای گرفته، چنین كاری كند، هم خود خطاكار است و هم دیگران را به خطا وادار كرده است. بنابراین به چنین اشخاصی اصلاً اعتماد و توجّه نكنید و آنان را از دخالت در این مسائل باز دارید. شاید انشاءالله نصیحت اثر نماید.
۶. از مشخصات خاصّ سلسلة ما توجّه به بیداری سحر از طلوع فجر تا طلوع شمس است و این امر متّكی به فرمایشات ائمّه علیهم السّلام است كه این استحباب و دستور را بیان فرمودهاند. در اخبار هم هست كه بهترین وقت دعا كه امید اجابت ميرود همین زمان است. در خود قرآن هم از صفات مؤمنین است كه: وَ بِٱلْاَسْحٰارِ هُمْ یسْتَغْفِرُونَ۴ در سحرها استغفار ميكنند. استغفار همیشه خوب است تأكید در سحرها برای اهمیت دادن به سحر است و الاّ استغفار كه همیشه اهمیت خود را دارد. مسئلة دیگر دقّت در دوام طهارت است، طهارت شرعی، علاوه بر پاكیزگی است، پاكیزگی بسیار خوب است و پیامبر اكرم صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فرموده است: اَلنَّظٰافَةُ مِنَ الْایمٰانِ۵ ولی علاوه بر رعایت پاكیزگی باید فقرا به طهارت شرعی هم مقید باشند، طهارت شرعی عبارتست از: غسل در درجة اوّل كه موارد آن در رسالهها ذكر شده است و سپس وضو و در مواردی كه نشد تیمّم، چون خداوند فرموده است: من در دل بندة مؤمن جای دارم. به این امید و این توسّل كه خداوند در دل ما جای بگیرد و ما را مؤمن حساب كند باید همیشه خود را در حضور خداوند بدانیم و مسلّماً این موضوع اقتضاء دارد كه همیشه با همان طهارت شرعی باشیم كه خداوند دستور داده است. این مسائل را باید فقرای قدیمی دقّت بیشتری كنند و به اطلاع فقرای جدید هم برسانند زیرا این دستور به همه داده شده است، فقط باید تذكّر و یادآوری كرد كه به مصداق اِنَّ ٱلذِّكْری تَنْفَعُ ٱلْمُؤْمِنینَ۶ مفید واقع شود.
۷. همانطور كه در دستورالعملهای قبلی از ناحیة حقیر و بزرگان سَلَف آمده است، درویشی در سیاست دخالت نميكند ولی نه اینكه درویش از فعالیت باز بماند. درویش باید فعّال باشد و دستور این امر را در پند صالح مؤكّداً فرمودهاند ولی بدانند كه درویشی در سیاست دخالت نميكند یعنی به هیچ وجه حقّ ندارند در مجالس درویشی و مواردی كه بعنوان جلسة درویشی تشكیل ميشود نظر خود را بیان كنند و بدتر آنكه این نظر را به عنوان اصول درویشی عرضه كنند كه در این صورت، جعل مكرّر است ولی افراد آزادند در خارج از مجالس درویشی به فعالیتهای اجتماعی بپردازند ولی باید توجّه نمایند كه تمام این فعالیتهایشان با نیت قُرْبَةً اِلَی ٱلله و خلوص نیت باشد یعنی خدا را در هركار در نظر داشته و تصمیم بگیرند.
۸. به مصداق:
متّحد جانهای شیران خداست جان گرگان و سگان از هم جداست
مجموعة درویشی باید به عنوان یك واحد تلقّی شود كه این جمع، به منزلة جسم و عوالم درویشی، به منزلة روح این جمع ميباشد. بنابراین همانطور كه در بدن دست به پا و پا به چشم و چشم به گوش تهمت و افتراء نميزند فقرا كه اعضای یك پیكر هستند حق ندارند به یكدیگر تهمت و افتراء بزنند و حتّی در غیاب برادر دینی خود باید حفظ الغیب او را بنمایند، قرآن فرموده است: وَ لایغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً ایحِبُّ اَحَدُكُمْ اَنْ یأكُلَ لَحْمَ اَخیهِ مَیتاً فَكَرِهْتُمُوهُ...۷ البته این دستور كلّی است كه برای فقرا، لازمُ الْاِتباع است و باید در همة موارد از غیبت و تهمت و افترا خودداری كنند نسبت به همة مردم بخصوص نسبت به برادران ایمانی گناه و وِزر و وِبال آن چند برابر است. این ایه دربارة غیبت است و تهمت و افتراء و بهتان حدّ اعلای غیبت و گناه آن بیشتر و مجازاتش سنگینتر است.
۹. همانطور كه دستور دارید آنچه را كه سِر تلقی ميشود نباید از آن صحبت كرد چون حالات متعدّد است و مقامات اشخاص متفاوت است و نميتوان هر خواب یا كشف و شهودی كه برای كسی حاصل ميشود، آنرا علنی كند و بگوید جز آنكه در موارد ضروری به بزرگان بگوید و از آنها بپرسد. ممكن است یك خواب را دو نفر ببینند و برای هركدام معنا و تعبیر جداگانهای داشته باشد و بهیچ وجه تعبیر خواب، یك مسئلهای نیست كه بتوان آنرا در كتاب مدوّن كرد. بسیاری از موارد تعبیر در كتاب نوشته ميشود ولی آن تعبیر كامل نیست. پس از گفتن خوابها و مشاهدات و حتّی از بیان حالات و سیر روحی خویش با هیچ كس نباید سخن گفت مگر با بعضی از بزرگان بصورت مكتوب یا شفاهاً كه اگر محرمانه نبود بصورت عموم و الاّ خصوصی پاسخ گفته خواهد شد. یك جهت ضرری كه ممكن است نقل خواب و مشاهدات برای گوینده و دیگران داشته باشد آنست كه ممكن است كسانی را كه به آن درجه از ادراك نرسیدهاند، منحرف سازد و یا به گناه وادار كند. نمونة این امر، خواب حضرت یوسف است كه در نوجوانی، خواب را به پدر عرض كرد، آن حضرت دستور فرمود خواب را به برادرانت نگو، لاٰ تَقْصُصْ رُؤْیاكَ عَلی اِخْوَتِكَ۸ ولی حضرت یوسف(ع) به علّت نوجوانی و عدم توجّه، خواب را به كسی گفت و آن هم به دیگران تا به برادران رسید، هم موجب گرفتاری برای خود حضرت یوسف شد و هم موجب شد كه برادران تحت وسوسة شیطان مرتكب گناه گردند.
۱۰. یكی از خصوصیات سلسلة نعمتاللّهی كه از زمان حضرت شاه نعمتالله بیان شده است اشتغال به كسب و كار است. در پند صالح مرقوم فرمودهاند: دست به كار و دل با یار. بنابراین بیكاری بسیار مضرّ است، هم به جامعه و هم به فقر. البته بیكاری اجباری كه از اوضاع اقتصادی امروز در دنیا پیدا شده، گناه آن متوجّه همگی است نه شخص خاصّی. در قرآن ميفرماید: ظَهَرَ ٱلْفَسٰادُ فِی ٱلبَرِّ وَ ٱلْبَحْرِ بِمٰا كَسَبَتْ ایْدِی ٱلنّٰاسِ۹ در جای دیگر ميفرماید: اَوْ یُوبِقْهُنَّ بِمٰا كَسَبُوا وَ یعْفُ عَنْ كثیرٍ۱۰، ولی در چنین حالتی هم باید توجّه داشت كه جستجوی كار و اشتغال وظیفة ماست، باید به دنبال كار باشند و این مطلب را در نظر بگیرند كه هیچ كار مشروعی، عیب و كسر شأن نیست مگر بزرگان سَلَف چه مشاغلی داشتند. بزرگانی كه خاك پای آنها توتیای چشم ماست با كارگری برای مردم، امرار معاش مينمودند. بنابراین از كار، ننگ نداشته باشیم، هر كس دنبال كاری باشد اگرچه كارگری سادهای باشد، انجام دهد و وسعت و بركت در شغل و روزی را از خدا بخواهد.
۱۱. مطالعة كتب بزرگان و آثار مذهبی و عرفانی چندین اثر نیك برای فقرا دارد كه مهمترین آنها عبارت است از: اوّلاً، عصای دست در راه فقر است، البته باید این مطالعه با قصد و نیت كسب علم و دانش باشد نه به نیت فخر فروشی و مجادله با دیگران، ثانیاً سود دیگر آن است كه به مصداق: وَ اَعِدُّوا لَهُمْ مَاٱسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِبٰاطِ ٱلْخَیلِ۱۱ لازم است ما از هر جهت به تمام سلاحهایی كه احیاناً ممكن است دشمنان فرضی ما در اختیار داشته باشند، مجهز باشیم كه مهمترین این سلاحها، اسلحة علم و دانش است، بنابراین مطالعة كتب عرفا و حتّی كتب علمی با دقّت كامل و نیت اطاعت از خدا و خدمت به دیگران مفید است باید از این حیث كتابخانهها مملوّ از جمعیت فقرا باشد.
۱۲. حضرت صادق(ع) به بعضی از شیعیان كه به زیارت آن حضرت آمده بودند، فرمودند: كوُنُوا لَنٰا زَیناً وَ لاٰ تَكوُنُوا لَنٰا شَیناً آبروریز ما نباشید بلكه باعث آبروی ما باشید البته آبروی آن بزرگان چیزی نیست كه ما آنرا كم و زیاد كنیم ولی منظور ایشان این است كه روشی در زندگی بكار ببرید كه تمام اطرافیان شما بتوانند شما را مدل و اُسوه قرار دهند بدیهی است چنین روشی باعث هدایت آنها به راه حق ميشود كه در این صورت به مصداق مَنْ یشْفَعْ شَفٰاعَةً حَسَنَةً یكُنْ لَهُ نَصیبٌ مِنْهٰ۱۲. شما نیز از این ثواب هدایت بهرهای خواهید داشت ولی اگر خدای نكرده رفتار شما به نحوی باشد كه دیگران را از راه حق گریزان كند و از هدایت باز دارد. گناه این امر، دامن شما را نیز خواهد گرفت كه به دنبال آن ایه فرمود: وَ مَنْ یشْفَعْ شَفٰاعَةً سَیئَةً یكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْهٰ۱۳. بنابراین در هر شغل، وظایف مخصوص آن شغل را رعایت كنید. مثلاً در كسب، رعایت انصاف و خودداری از كم فروشی و گران فروشی را بنمایید و خوش رفتاری با مراجعین مهمّ است و حتّی در مواردی كه كسی تنگدست است به او كمك كنید. آنكه اهل كار اداری است در امور اداری، رعایت كامل امانت را انجام داده و هر مراجعه كنندهای را برادر یا پدر یا فرزند خود بداند و همیشه در این مراجعه خود را به جای او تصوّر كنید و آنچه توقّع هست، در صورت امكانات برآورده سازید، رعایت قانون را هم در همة موارد كاملاً بفرمائید.
۱۳. به مصداق دستورالعمل قرآن: اِذٰا تَدٰاینْتُمْ بِدَینٍ اِلی اَجَلٍ مُسَمّی فَٱكْتُبُوهُ...۱۴ هر معاملهای كه نمودید مسلماً باید نوشته شود و تمام اطراف و جوانب آن را با دقّت تمام بنویسید اگر چه این ایه را غالب مفسّرین دستور مستحبّی ميدانند ولی چون در آخر این ایه ميفرماید: اِلاّٰ اَنْ تَكوُنَ تِجٰارَةً حٰاضِرَةً تُدیرُونَهٰا بَینَكُمْ فَلَیسَ عَلَیكُمْ جُنٰاحٌ اَلاّٰ تَكْتُبُوهٰا اگر معاملة معمولی بود، گناهی بر شما نیست كه آن را ننویسید، بنظر ميرسد در سایر موارد اگر ننویسید بر شما حَرَج و گناه هست علیهذا از لحاظ احتیاط به این دستورالعمل رفتار كنید. فرمودهاند: كسی كه خود، كاری را كرده و برای او گرفتاری بوجود آمده و در آن امر رعایت دستور الهی را ننموده است، دعای چنین شخصی برای رفع مشكل پذیرفته نميشود و ميگویند وقتی كسی به دیگری قرضی داد، و یا وعدهای داد و ننوشت، اختلافاتی كه پیدا شد و زیان نمود، خداوند دعای چنین شخصی را برای رفع اختلاف قبول نميكند زیرا این معامله با عدم توجّه به امر الهی انجام شده است. به علاوه در چنین حالتی آن دو نفری كه با هم در ارتباط بودهاند و این ارتباط مبتنی بر دوستی بوده است بعد از این، دوستی آنها به دشمنی تبدیل و بین آنها كدورت ایجاد ميشود.
۱۴. فرمودهاند: ازدواج نصف دین و در بعضی روایات ثلث دین را حفظ ميكند. خود ازدواج امر بسیار خوب و باید مورد توجّه قرار بگیرد. همانطور كه بیكاری مذموم است، تجرّد هم ناپسند است البته باید در انتخاب همسر دقّت نمود و مشكلات اقتصادی را نباید مانعی برای ازدواج قرار داد. علّت بسیاری از ازدواجها كه خواستگاری ميشود ولی سر نميگیرد یا فرار از ازدواجها، مسائل مالی است زیرا هر یك از طرفین ميخواهند كه در همان اوّل مثلاً كاخی داشته باشند و دارای تمام وسائل راحت زندگی باشند ولی این موضوع را توجّه بنمائید كه قبل از ازدواج، مرد و زن زندگی خود را اداره مينمودهاند در هنگام تصمیم به ازدواج اگر با صمیمیت و با حسن نیت و صداقت، امكانات خود را به هم عرضه كنند و دچار تظاهر به ثروت و امثال اینها نشوند از هم انتظار زیادتر از واقعیت، نخواهند داشت زیرا اگر مرد یا زن قبل از ازدواج، غذای سادهای ميخوردهاند بعد از ازدواج دو نفری و در كنار هم به همان اكتفاء ميكنند و زن به زندگی ساده و به دور از تشریفات، رضایت بدهد و هرگز زیاده طلبی مالی نداشته باشد، ضمناً مرد، گذشته از وظیفة كار و تأمین معاش خانواده، وظیفة حسن سلوك هم با زن و فرزند دارد كه در قرآن فرموده است: وَ لَهُنَّ مِثْلُ ٱلَّذی عَلَیهِنَّ بِٱلْمَعْرُوفِ۱۵ یعنی آنچه از نیكیها گفتهایم برای زن هم مثل مرد در زندگی خانوادگی وجود دارد مرد باید تمام وقت خود را تقسیم كند، مدّتی را بعنوان كار بگذراند ولی ساعاتی را باید در داخل خانواده با زن و فرزند باشد و انجام عبادات مستحبّی و حتّی آمدن منظم به مجالس فقری نباید به آن اندازهای باشد كه شخص را از انجام وظایف خانوادگی باز دارد در این صورت آن ساعاتی را هم كه به آن وظایف و مستحبّات انفرادی ميپردازد بر همسر او گوارا است، مشاهده شده است كه در اثر عدم رعایت این مطلب بسیاری از خانوادهها متلاشی شده است و سعی كنند موجبات طلاق و جدائی فراهم نشود و تا بتوانند هرگز دنبال این مسئله نروند. پیغمبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فرمود: اَبْغَضُ ٱلأشْیاءِ عِنْدی اَلطَّلاٰقٌ۱۶ زن و شوهر فكر كنند اگر الآن مشكلاتی دارند كه بخاطر آن ميخواهند، طلاق واقع شود، اگر طلاق واقع شد و جدا از هم زندگی كردند، آن مشكلات وجود ندارد ولی ایا تصوّر نميكنند كه مشكلات جدیدی صد درجه بدتر از مشكلات قبلی به سراغ آنها خواهد آمد حتماً بعد از چنین طلاقی، صحبتهای متفرّقه دربارة طرفین ميشود و سرنوشت فرزند و اینكه فرزند در هر سنّی باشد با پدر یا مادر یا هر دو، نگرانی خواهد داشت و همچنین زن و مردی كه تاكنون با هم دوست و صمیمی بودند بعد از طلاق دشمن خواهند بود، بنابراین سعی كنید از طلاق گریزان باشید. امیدوارم موفق باشید. انشاءالله.
۱. زَین ما باشید و شَین ما نباشید. ۲. سورة ذاریات، ایة ۵۵. همانا یادآوری به مؤمنان سود دهد. ۳. سورة صف، ایة ۴. گوئیا ایشان بنیانی استوار ساخته شده هستند. ۴. سورة ذاریات، ایة ۱۸. ۵. پاكیزگی از ایمان است. ۶. سورة ذاریات، ایة ۵۵. همانا یادآوری به مؤمنان سود دهد. ۷. سورة حجرات، ایة ۱۲. و برخی از شما زشت نستایند برخی را (از یكدیگر غیبت نكنید). ایا دوست دارد یكی از شما گوشت مردة برادر خویش را بخورد. پس از آن بیزارید و بدتان مياید. ۸. سورة یوسف، ایة ۵. خواب خودت را به برادرانت مگو. ۹. سورة روم، ایة ۴۱. بدآنچه دستهای مردم كسب كردند فساد در خشكی و دریا پدیدار شد. ۱۰. سورة شورا، ایة ۳۴. یا نابودشان كند بدآنچه كسب كردند و از بسیاری درگذرد. ۱۱. سورة انفال، ایة ۶۰. و هر چه توانید برای ایشان از نیرو و از دستههای اسب(سوار)ان آماده كنید. ۱۲. سورة نساء، ایة ۸۵. كسی كه شفاعت نیكی كند او را از آن بهرهای است. ۱۳. دنبالة همان ایه. و كسی كه شفاعت بدی كند او را از آن بهرهای است. ۱۴. سورة بقره، ایة ۲۸۲. یا ایهَا ٱلَّذینَ ٰامَنُوا اِذٰا تَدٰاینْتُمْ بِدَینٍ اِلی اَجَلٍ مُسَمّی فَٱكْتُبُوهُ وَلْیكْتُبْ بَینَكُمْ كٰاتِبٌ بِٱلْعَدْلِ وَ لایأْبَ كٰاتِبٌ اَنْ یكْتُبَ كَمٰا عَلَّمَهُ ٱللهُ فَلْیكْتُبْ وَلْیمْلِلِ ٱلَّذی عَلَیهِ ٱلْحَقُّ وَلْیتَّقِ ٱللهَ رَبَّهُ وَ لاٰ یبْخَسْ مِنْهُ شَیئاً فِاِنْ كٰانَ ٱلَّذی عَلَیْهِ ٱلْحَقُّ سَفیهاً اَوْ ضَعیفاً اَوْ لاٰ یسْتَطیعُ اَنْ یمِلَّ هُوَ فَلیمْلِلْ وَلِیهُ بِٱلْعَدْلِ وَ ٱسْتَشْهِدُوا شَهیدَینِ مِنْ رِجٰالِكُمْ فَاِنْ لَمْ یكُونٰا رَجُلَینِ فَرَجُلٌ وَ ٱمْرَاَتٰانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ ٱلشُّهَداءِ اَنْ تَضِلَّ اِحْدیهُمٰا فَتُذَّكِّرَ اِحْدیهُمَا ٱلْأُخْری وَ لایأْبَ الشُّهَدٰاءُ اِذٰا مٰا دُعُوا وَ لاٰ تَسْئَمُوا اَنْ تَكْتُبُوهُ صَغیراً اَوْ كَبیراً اِلی اَجَلِه ذٰلِكُمْ اَقْسَطُ عِنْدَ ٱللهِ وَ اَقْوَمُ لِلشَّهٰادَةِ وَ اَدْنی اَلّاٰ تَرْتٰابُوا اِلاّٰ اَنْ تَكوُنَ تِجٰارَةً حٰاضِرَةً تُدیرُونَهٰا بَینَكُمْ فَلَیسَ عَلَیكُمْ جُنٰاحٌ اَلاّ تَكْتُبُوهٰا وَ اَشْهِدُوا اِذٰا تَبٰایعْتُمْ وَ لاٰ یضٰارَّ كٰاتِبٌ وِ لاٰ شَهیدٌ وَ اِنْ تَفْعَلوُا فَاِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَٱتَّقُوا ٱللهَ وَ یعَلِّمُكُمُ اللهُ وَ اللهُ بِكُلِّ شَئٍْ عَلیمٌ. ای كسانی كه ایمان آوردید هرگاه به نسیه تا سررسید معین معامله كردید پس بنویسید آن را و باید نویسندهای میان شما به عدل بنویسد و نویسنده نباید از نوشتن خودداری كند بدانسان كه خدا او را بیاموخته است پس بنویسد و املاء كند كسی كه حق بر او هست و از خدا پروردگار خویش بترسد و از آن چیزی نكاهد و اگر آن كس كه حق بر او است كم خرد یا ناتوان بود یا نتوانست املاء كند پس ولی او به عدل املاء كند و دو گواه از مردان خویش و اگر دو مرد نبود پس یك مرد و دو زن از گواهانی كه از آنان راضی هستید را شاهد گیرد تا چون یكی فراموش كند دیگری بیاد آردش و گواهان هرگاه خوانده شدند خودداری نكنند و از نوشتن خرد یا كلان آن تا سررسیدش خسته نشوید این نزد خدا دادگرانهتر و برای گواهی استوارتر و نزدیكتر بدآنكه شك نیارنده است مگر آنكه داد و ستدی جاری باشد كه دست به دست میان خودتان است كه ننوشتن آن بر شما گناهی نیست و هنگامی كه معامله ميكنید گواه بگیرید و نه نویسنده و نه شاهد ضرر نرسانید و اگر برسانید همانا آن نافرمانی از شما است و تقوا پیش گیرید تا خدا به شما علم بیاموزد و خدا به همه چیز داناست. ۱۵. سورة بقره، ایة ۲۲۸. ۱۶. ناگوارترین چیز نزد من طلاق است. |
|||
|